مسیر من و تو دوتا خط متقاطع بود که وسطش یه گره کور بزرگ داشت به بزرگی پنج سال. اما کم کم شد دوتا خط موازی نزدیک به هم، انقدر نزدیک که میتونستیم دستای همو بگیریم اما تو مسیر هم نبودیم دیگه، دستامو دراز کردمو دستاتو گرفتم زمین خوردی باهات زمین خوردم دویدی باهات دویدم خندیدی انقدر خندیدم که گوش شیطون کر شه ولی یهو نمیدونم چی شد؟ زمین دهن وا کردو فاصله گرفتن خطامون، عزیزم ما دوره دور شدیم، داد زدیم تا صدای همو بشنویم ولی ناراحت شدیم از هم قلبامون میتپید ولی کسی صداشو نمیشنید ولی یه روز موهامو باد اورد لای دستات، جلو میرفتی نزدیک میشدیم ولی درد داشت عزیزم، میگفتیم عشق با درده خودمونو گول میزدیمو اون دوتا خط موازیو وصله پینه میکردیم ولی این روزا به هیچی اعتبار نیست. وصله پینه ها یه روز که دیگه نتونستیم همو ببخشیم پاره شدنو پرت شدیم، پرت شدیم تو یه خط جدید. حالا هرکدوم رفتیم پی خطامون به امید اینکه یه جایی باز تو کارمون گره بیفته و گذشته تکرار شه، یعنی میشه عزیزم؟

مشخصات

آخرین جستجو ها