از همه چیت میزنی، از همه اصولت میگذری خودتو تا حد اون میاری پایین بعد بهت میگه من درحد تو نیستم بودن با تو اعتماد به نفسمو کم میکنه و بهت نمیرسم پس میرم چون اگه باشم حالم بده! قشنگه نه؟
همه دلخوشیت بین حال بدش اینه که براش با همه فرق داری بعد میاد مستقیم بهت میگه بعد از اینهمه سال شدی یکی مثل بقیه! همه دلخوشیتو میگیره اون کور سوی امیدتو نابود میکنه و همه چی اوار میشه رو سرت.
میره تنهات میذاره و هروقت دلش تنگ میشه میاد پیام میده صدات میکنه و ناله میکنه از وضع بدش! و اگه بگی رفتی بهت میگه نامرد من نرفتم!
تنهام گذاشتی وقتی که تو بدترین حال ممکن بودم رفتی وقتی تنها بودم یه شهر دوره دور بودم و هیچکسو نداشتم ارامشمو گرفتی وقتی دستامو باز کرده بودم که بغلم کنی، ولم کردی رفتی و من شدم نامرد قصه.
تنهام گذاشتی بی معرفت پشتمو خالی کردی تا حدی که زنگ بزنم به دوستمو گریه کنم رفتی چون خودخواه بودی چون فکر میکردی فقط تویی که حالت بده فقط تویی که ناراحتی فقط تویی که تنهایی.
ولی هیچوقت اصرار نمیکنم برای برگشتت، چون برام همه چی تموم شده، تو با همون حسای قشنگ تو یه شیشه تو قلبم حبس شدی، برگشتنت فقط حسای خوبمو خراب میکنه، فقط حالمو بد میکنه.نیا نذار اون تصویر خوبت خراب شه عزیزم.

مشخصات

آخرین جستجو ها